معماری زمینه گرا
معماری زمینه گرا از تفکرات دوران باستان که درباره نظم و هماهنگی وقرارگیری ساختمان در راستای اشکال مجاور است سرچشمه میگیرد. اصطلاح زمینه گرایی نخستین بار توسط استوارت کوهن واستیون هارت به کار برده شد. این مطلب از اواخر دهه 1350 شروع شد. و در سال 1355 توسط کالین رو و باب اسلاتزکی با ارائه مقاله ای با عنوان “شفافیت عرضی و واقعی” ادامه داده شد. و در سال 1970 دانشجویان دانشگاه کورنل به قرار گیری ساختمان در زمینه وتلفیق زمینه و بافت توجه نمودند (بحرینی؛ 1388).
شاید بتوان موضوع زمینه گرایی را در سه دوره فکری دسته بندی کرد چرا که در دوران پیش از معماری مدرن پایداری سنتهای اجتماعی و محدودیت مصالح و روش های ساخت، همگی به کمک آمده و درجه ای از پیوستگی بصری اجتناب ناپذیر گردید. در دوران معماری مدرن هم بسیاری از ساختمان ها هنوز با مصالحی از قبیل آجر و چوب ساخته می شدند. به همان شکلی که در طی قرن ها به کار گرفته می شده است و نمونه هایی از آن گواه بر توجه معماری مدرن به بستر طبیعی طرح می باشد. اما توجه به زمینه در معماری به دوران پست مدرن بر میگردد. معماران ، ساختمانهای دوران مدرن را دیده بودند و به انتقاد از این سبک پرداختند. و درصدد رفع کاستی های موجود در این سبک برآمدند. به گفته رابرت استرن، پست مدرنیست ها دارای اصولی مشترک هستند:
- زمینه گرایی: امکان توسعه یک ساختمان در آینده وتمایل به ایجاد ارتباط میان ساختمان و محیط پیرامون آن
- اشارات وکنایه : اشاره به تاریخ معماری به گونه ای که از حد انتخاب گذشته وبه مقوله ای مبهم می رسد که گفته میشود (ارتباط ،فرم ،شکل ومفاهیمی است که در طی زمان یک شکل به خود گرفته است)
- گرایش به آرایه ها :لذتی ساده از آرایه بندی بنا (برنت سی؛ 1387).
عنوان زمینه از واژه لاتین Contexere به معنی باهم یکی شدن (یکپارچه وممزوج شدن) می آید. در یک مفهوم معمارانه، زمینه می تواند به مثابه کل متحد ویکپارچه فرض شود. که معنای اجزای گوناگونیک ساختمان را می دهد. زمینه، محیط و مجموعه پیرامونی یک عنصر است. از این رو، زمینه مشار به ارتباط، اتصال، هم نشینی و هم بافی میان اجزاست. و در بستر شهری، به گونه ای قیاسی، می توان زمینه را اتصال و همنشینی میان بناها خواند. منظور از زمینه همان متن، بستر و محیطی است که معماری در آن شکل می گیرد. و تئوری زمینه به این می پردازد که چگونه طراحی محیطی و طرح توسعه جدید باید با زمینهاش مرتبط باشد زمینه در ابعاد مختلف در زمینه های اجتماعی ،فرهنگی، زیست محیطی وساختاری (کالبدی ، کارکردی و…) در
معماری مطرح است. این تاثیر در مقیاس های مختلف قابل بررسی است. می توان گفت ذهنیت هر هنرمند ناشی از همین
عوامل است (شولتز؛ 1388).
مقیاس زمینهگرایی
زمینهگرایی در مقیاسی و سطوح مختلف مطرح است . در مقیاس خرد از خود بنا، سایت وزمینی که بنا در آن واقع می شود آغاز می شود سپس در سطح واحد همسایگی و محله مطرح می گردد. در این مرحله معماری زمینه گرا از معماری صرف به شهر سازی می رود. در مقیاس بزرگتر در محیط شهر به ناحیه وبخشی و به دنبال آن به مناطق اطراف شهر و برون شهری می پردازد. زمینه گرایی به این سطح نیز محدود نمی شود. از تک بنا به محله ، ناحیه گرایی و منطقه گرایی و این مرحله نیز می تواند فراتر رود وبعدی جهانی پیدا کند. لذا زمینه گرایی ابعاد خود رادر محدوده کره زمین می گستراند. در معنایی کلی می توان گفت که اغاز زمینه گرایی محله است، اما زمینه گرایی در دو جهت خرد و کلان بسط می یابد. زمینه گرایی در مقیاس کلان به منطقه گرایی می رسد و در مقیاس خرد به حال وهوای درونی بنا . اما وجه جهانی منطقه گرایی نیز از حد منطقه فراتر رفته، وبعدی جهانی می یابد. بدین سان معماری زمینه گرا خود را اگر چه عمیقا در مکان فرو می برد، اما حضور خود را تا دور دست ها، تا شهر ها و کشورها، تا جهان و کیهان بر می افرازد. بی شک پرداختن صرف به زمینه گرایی در مقیاسی خرد نمی تواند مشکلات امروز جهان را حل کند. کلی هستی چون زنجیرهای به هم پیوسته است که هر تغییر مثبتی هر چند به ظاهر کوچک و جزئی در نهایت تاثیر مثبت در این زنجیره خواهد داشت (احمدی؛ 1388).
پژوهشگران برتر
مشاوره انجام پایان نامه معماری و شهرسازی
0990-135-4771