سبک معماری دوره قاجار
بطور کلی معماری دوره ی قاجاریه را می توان به دو دوره ی کلی تقسیم کرد:
- دوره ی اول: از آغاز سلطنت آغا محمدخان تا پایان سلطنت محمد شاه: در این دوره نگاه حاکم بر معماری همچنان نگاهی درونزا و بر مبنای سبک اصفهان و به کمال رساندن آن میباشد که نمونه هایی همچون حرم حضرت معصومه در قم و مسجد سلطانی نمونه هایی از آن می باشند. در این دوره سعی بر رعایت اصول هویت ساز معماری اسلامی بود ولی در هر صورت اندازه ها، تناسبات، شکلها و تزئینات وضع نازل تری را نسبت به دوره های گذشته خود و به خصوص دوره صفوی نشان میدهد.
- دوره دوم: از آغاز سللطنت ناصرالدین شاه تا پایان حکومت سلسله قاجار: در این دوره بر اثر مسافرتهای ناصرالدین شاه و اخلاق او و همچنین اعزام عده ای از محصلین ایرانی به اروپا و تحت تاثیر قرار گرفتن هیأت حاکمه و نخبگان جامعه، سبکی در معماری آغاز می گردد که التقاطی از معماری بومی و معماری غربی می باشد. پایین آمدن مهارت و سلیقه معماران و کارفرمایان، بی کیفیت شدن و سرعت نامعقول و عملیات ساختمانی، رسوخ نابهنجار فرمها، تناسبات و تزینات معماری کشورهای دیگر (و به خصوص معماری عثمانی و روسیه تزاری)، تزئینات آن کیفیت نازلتری نسبت به قبل دارد (حصاری اصل؛ 1395).
بطور کلی در این عصر، در مورد سبك و شیوه های معماری تاریخی ایران و نفوذ معماری غرب، یكی از کاملترین تقسیم بندی ها را محمد کریم پیرنیا در کتاب شیوه های معماری ایران تدوین کرده است. بر اساس این تقسیم بندی، معماری ایران به هفت شیوه تقسیم شده است. معماری پیش از اسلام به نام معماری باستان و بعد از اسلام به نام معماری سنتی در بین عوام و اهل فن مصطلح است. از معماری باستان به عنوان یك لفظ عام برای اطلاق به معماری تاریخی پیش از اسلام استفاده شده و دو شیوه معماری پارسی و پارتی زیر مجموعه اینگونه معماری است. از اصطلاح معماری به عنوان یك لفظ کلی برای معماری بعد از اسلام استفاده شده و شیوه های خراسانی، رازی، آذری و اصفهانی زیر مجموعه معماری سنتی در بعد از اسلام است. شیوه های ششم- شیوه اصفهانی – و هفتم – شیوه تهرانی – شیوه هایی است که شامل معماری عصر قاجاریه می شود. پیرنیا در مورد شیوه اصفهانی می نویسد؛ این شیوه در ابتدا از آذربایجان شروع می شود و معماری بومی آذربایجان روی آن تاثیر می گذارد. ولی بعدها در اصفهان جا میافتد. بهترین آثار این شیوه در اصفهان می باشد. شیوه اصفهانی کمی پیشتر از صفویه، از زمان قراقویونلوها تا اواخر محمد شاه قاجار ادامه مییابد (پیرنیا؛ 1369: 269). بر اساس نظر پیرنیا، تا پایان دوره محمد شاه، معماری ایران منطبق با سنت معماری این سرزمین رشد و گسترش داشته است. پیرنیا در مورد شیوه تهرانی می نویسد؛ شاید بتوان شیوه ای را نیز به نام شیوه انحطاط یا شیوه تهرانی نام برد. همانطوری که می دانیم از دوره قاجاریه و به خصوص زمان ناصرالدین شاه برخی چیزها تقلید شد (پیرنیا 1369،42). آرتور پوپ بخش کوچكی از کتاب ارزشمند خود به نام مرور هنر ایران را اختصاص به معماری قاجاریه داده است. آنچه بحث شده نیز عمدتا مربوط به ساختمان های معمولی است و بناهای شاخص عصر قاجاریه مورد توجه واقع نشده است. در کتاب آرتور پوپ معرفی معماری ایران، وی مدرسه شاه در اصفهان را آخرین بنای باارزش ایران قلمداد می کند و پایان معماری ارزشمند ایران را مقارن با پایان عصر صفویه میداند (تقوی، میمندی؛ 1395: 7).